ادامه مطلب
فیلیپس رو به یکی از افرادش این عکس رییس اون پاسگاه کیم کروگر من اطلاعات دقیق راجب اون و افرادش دارم تو میری تو دفتر اون و ..........
پاسگاه
جنی:خانم کروگر این قهوه اصله ببینین چه عطری داره.. کروگر:جنی خوب اصله کجاست؟؟ جنی:اینو دیگه نمیدونم خیلی خوب بفرمایید بیرون ججی:چشم همون لحظه دیتر میاد داخل ببخشید خانم کروگر آقای تام باهاتون کار دارید تام:سلام کروگر:ممنون دیتر سلام بفرمایید داخل.....خوب کارتون؟ تام:خانومه؟؟؟ کروگر:کروگر تام:آها خانم کروگر من به شخصه دیگه نمیتونم تصادفات بزرگراه کلن به سمت دوسلدوف رو تحمل کنم هر وقت میخوام برم دوسلدوف باید تو راه اتفاقی بیوفته که همشم تقصیر افراد شماست دیروز میخواست که مریض بد حال رو ببرم ولی تصادف ها باعث شد که اون فرد بمیره ازتون خواهش میکنم با افرادتون حرف بزنید اصلا....من از اونا شکایت دارم کروگر:واقعا متاسفم میدونم الان صداشون میکنم بیان چند لحظه...کروگر از اتاق بیرون رفت تام برگشت و توی قهوه کروگر چیزی ریخت ولی وقتی دید کروگر داره میاد هول شد و جاشو عوض کرد کروگر کمی با تردد که اون کاری کرده باشه جلو اومد ولی بعد گفت:خوب این هم اقایان گرکان و یگر خرابکار های بزرگراه تام:آقا جمع کنید بساطتونو من ازتون شکایت دارم بن:خواهش میکنم خودتونو کنترل کنید تام:تا دیه دوستمو ندید من از جام جم نمیخورم سمیر:الا چقدر هست؟ تام:25 میلیون بن و سمیر و کروگر:چی؟؟؟؟ تام:من میرم اینم شماره منه هر وقت جورش کردین به من زنگ بزنین خدافظ بن وسمیر بدون هیچ حرفی میرن تو اتاقشون تا آماده شن از دست کروگر فرار کنن اما کروگر قهوه به دست میاد داخل اتاقشون کروگر:شما نفهمین یا خودتونو میزنین به نفهمی؟ 25 میلیون؟؟ دیه کی میخواد پرداخت کنه؟؟ و همون لحظه قهوه رو محکم میکوپه روی میز و....
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 32